محل تبلیغات شما
_ این روزها یک خستگی مزمن تمام وجودم را گرفته. از آن خستگی ها که دلت میخواهد روی مبل راحتی ولو شوی, چشمهایت را ببندی و تمام عضلاتت را به حال خودشان بگذاری. خستگی ام از نوع آن خواب هاییست که سراسر تقلا و جنگ و گریز است, و وقتی بیدار میشوی که جانی به تن نمانده. انقدر خسته و کلافه ام که بیش ازین نای نوشتنم نیست. هر روز از خودم میپرسم, این دیگر چه سرنوشتی بود؟

کاش دیروز اتفاق می افتاد!

خستگی ,ام ,تمام , ,نمانده ,انقدر ,نمانده انقدر ,تن نمانده ,به تن ,جانی به ,انقدر خسته

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سردار دل ها الکترونیک